شاعرانه

خاطرات..شعر.. دل نوشته..

شاعرانه

خاطرات..شعر.. دل نوشته..

...................

تو این دنیا خیلی بده که رو راست باشی خیلی بده صادق باشی و اهل دروغ و 

 ریا نباشی چون وقتی رو راستی هیچکس دوستت نداره هیچکارت پیش نمیره خدا  

هم انگار به آدمای ریاکار بیشتر کمک میکنه تا کارشون راه بیفته  

خیلی خسته ام حالم گرفته است بدون اینکه دست خودم باشه اشکم جاری میشه دلم  

از همه ی آدما پره کاش نباشم بین اینهمه آدم ریاکار و دروغگو ... 

اگه مثل خودشون ریاکار نباشی نمیخوانت پشت سرت حرف میزنن دوستت ندارن 

امروز حالم از همه ی روزا و شبایی که داشتم بدتره  

اعصابم خورده حتی نمیتونم با کسی حرف بزنم چون بدتر گریم میگیره و حالم بد  

میشه دوستدارم بمیرم  

بمیرم تا از دروغ و پنهون کاری راحت شم 

پ.ن:تصمیم گرفتن واسه تغییر زندگی توی این دنیا بزرگترین ریسکه و گاهی باید این  

 ریسک رو قبول کرد  

خیلی سخته واسه یه تصمیم بین زمین و آسمون معلق باشی ندونی باید چیکار کنی  

 وقتی هیچکس باهات رو راست نیست وقتی نمیدونی تصمیمی که میگیری نتیجه اش  

 چی میشه دوس داری جا بزنی نه از تصمیم گیری بلکه از ادامه ی زندگی جا بزنی 

 داد بزنی خدایا من کم آوردم این دنیا و آدماش و خوشی های ظاهریش رو نمیخوام 

 منو ببر پیش خودت 

نظرات 9 + ارسال نظر
علی دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:49 ق.ظ http://aar.blogsky.com

قبول دارم آدمای دور و ورمون ریاکار و درغگو هستن ولی تو هم مثل اونا نشو یعنی کافر نشو
تو زندگیت محکم باش هیچوقت هم جملات منفی مثل اعصابم خورده یا میخوام بمیرم رو به کار نبر
دنیا جای آدمای محکمه نه آدمای ضعیف پس محکم باش

بابالنگ دراز دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:28 ق.ظ http://khateratebarani.blogsky.com

صفورای عزیزم سلام
چی شده باز
باز که دلت گرفته که عزیزم
اره؟
این دنیا ناهنجاری های زیادی داره
به عنوان یه برادر بزرگ میخوام بگم که خودتو برا جنگ با این ناهنجاریها اماده کن
من خودم خیلی موقع ها کم اوردم جلوشون
ولی خودمو جمع و جور کردم
راستی
میخوام بیام طرفای شما
کاری باری؟
میام کویر
میام بگردم
لابد میگی دیوونم اره؟
شاید
ولی میخوام بیام تو ارامش کویر یه خورده اروم بگیرم
هیچ جای دنیا حال نمیده بهم
بیام ببینم اونجا چجوریه
میای تو هم
بیا دلمون وا بشه
کاش بتونی

کویر؟؟؟
آرامش با تغییر مکان بدست نمیاد مگه اینکه مکانش یه جایی غیر از این دنیا باشه
اونم اینقدر ما رو ترسوندن ازش که نمیدونم آخرش بد مرگ هم به آرامش میرسم یا نه

فلانی دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 ق.ظ

سلام
با نوشته هات ۱۰۰٪ موافقم...
جون خودمم یکی از آرزوهام مرگه..نه اینکه بگم از زندگی بیزارمااااا...ولی خسته ام....
زندگی که انسان در وارد شدن بهش هیچ اختیاری نداره..پس اجازه داره هر لحظه ازش خسته بشه(فلانی)

سامان دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:25 ب.ظ http://www.asali1372.blogfa.com

سلام خانم مهندس
خدا بد نده چی شده؟
دقیقا توی این جامعه از این چیزا خیلی هست
که نگو اما کیه دنبالش بره و ریشه یابیش کنه چرا ؟
اما توی این جامعه از همون بالا بالاهاش گرفته تا
ادمای معمولی دچارشن
از ۱۰۰نفر تو جامعه به نظرم یک یا دو نفر
صادق هستند و راستگو و درستکار
که متاسفانه همونا هم دارن آلوده
میشن.
بعضی ادم ها اگه دروغ و کلک تو کاری
سوار نکنن انگار که یه چیزی کم دارن و
بعدش احساس سر بلندی و شادی میکنن.
خیلی زمونه بدی شده
واقعا تاسف میخوره ادم.
منتظر حضورتم.

سامان دوشنبه 19 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:01 ب.ظ http://www.asali1372.blogfa.com

اکنون نوبت شب است

سپس نوبت روز

من کجای این صف ایستاده ام

که در شب گیسوان تو غرق شده ام.
................
سلام آپ کردم این دفعه با دفعه های
پیش فرق داره حتما بیایی
منتظرم

مهدی دوستدار زیبایی ها سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 09:52 ق.ظ

سلام صبح بخیر
میبینم که باز افسرده ودل پریشونی
چی شده باز مگه
این رسم روزگاره دیگه
آدمها که یک جور نیستند خوب وبد توشون هست نباید همه رو یک جور دید
البته موافقم تاحدودی باشما ولی چه میشه کرد
نگران نباشین تا دنیا دنیا است این آدما هم وجود دارند.
زندگی یعنی بخند هرچند غمگینی
ببخش هرچند مسکینی
فراموش کن هرچند دلگیری
یاحق

علی اکبر سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:31 ق.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

سلام
چطوری؟خوبی؟
نبینم ناراحت باشی و غمین ... خیلی ناراحت شدم.
چی شده .. تو دیگه اینجور چیزها و کارها باید برات عادی شده باشه .. این کاره هروزه مردمان کره زمینه ... دروغ و نیرنگ و ریا
باید خودمون تطبیق بدیم اما همرنگ نمی شیم ... ناراحتی هم نداره
همرنگ جماعت نمی شیم .. اما بهتم حق میدم .. خدا نکنه که بری .. زبونت رو گاز بگیر ..
یکم قوی باش .. در برابر ناملایمات زندگی ایستادگی کن ..
ان شالله که که مشکلاتت و تصمیم هایی که گرفتی به زودی زود حل میشه .. تو خدا رو داری پس چی کم داری ..
یادت باشه که تو سخت ترین لحظات رو هم گذروندی .. پس اینها دیگه هیچی نیستن...

موفق باشی

سامان سه‌شنبه 20 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:07 ب.ظ http://www.asali1372.blogfa.com

آمده ای باز کبوتر جانــــــم
تشنه ای آه خودم می دانــــم

آسمان زیر پرت خسته شده
انتهایش به خدا بستــــــه شده

دست من ظرف پر از دانۀ تو
بنشین زانوی من لانـــــــۀ تو

من صمیمی شده ام با پر تو
می شود دست کشم بر سر تو؟

همۀ قلب تو پیوست من است
می تپی یا تپش دست من است؟

باز هم سوی تو سنگ آمده است
دلت از سنگ به تنگ آمده است

او که احساس تو را درک نکرد
بستن پای تــــــــو را ترک نکرد

دلش از معنی پرواز تهی ست
می شود گفت از آواز تهی ست

مینا سه‌شنبه 27 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:02 ب.ظ

ای بابا یه کم اخماتو باز کن یه کم شاد باش چیه همه ادمای نا امید و دور خودت جمع کردی شده موج منفی اندر منفی قبل از گله یه سوال از خودت بکن تو برای چی میخای صادق باشی برای اینکه دیگران دوست داشته باشن یا خودت از عملکرد خودت راضی باشی اگه میخای دیگران دوست داشته باشن اینو بگم که تو نیازی به تائید و لطف کسی نداری تو مستقلی هرچی داری از خدا داری نه از بنده خدا کاری به کاری کسی نداشته باش که ریاکاره و موفق یا راستگو و نا موفق اینو بدون نمیشه از زندگی کسی نسخه برداری کرد تو کاری رو انجام بده که درسته مننتظر تائید کسی هم نباش به پدر و مادرت محبت کن بدون چشم داشت از هیچکس هم توقعی نداشته باش که با نامهربونی دیدن تو ذوقت بخوره و ناامید بشی اینقدر خودتو قوی و مستقل بار بیار که جز خدا نیازمند هیچکس نباشی که دروغ و نیرنگشون درت اثر کنه و در زندگیت اختلال بوجود بیاره این همه استعدادی که در تو هست باید به ثمر بشینه مراقب خودت باش قدر خودتو بدون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد