شاعرانه

خاطرات..شعر.. دل نوشته..

شاعرانه

خاطرات..شعر.. دل نوشته..

سردرگم

هرکسی زندگی رو یه جوری گرفته هر کسی واسه خودش یه اعتقادات منحصر به  

فرد داره 

 

من این وسط گیج موندم 

 

دیگه واقعا نمیدونم چی درسته... چی اشتباه... چه کاری خوبه... چه کاری بد... 

نمیدونم چه جوری باید زندگی کنم با چه تفکری با چه عقیده ای فقط میخوام خوب  

باشم حتی اگه زجر بکشم اذیت شم میخوام پاک باشم خالص باشم حتی اگه همه ی دنیا  

رو از دست بدم 

 

اما هیچکس نیس بهم راه درست رو بگه هیچکس نیست جواب سوالامو بده راهنماییم  

کنه گاهی میگم کاش میشد خدا با آدما حرف میزد   

 

خستم از این سردرگمی و ندونم کاری 

 

چرا امام زمان ظهور نمیکنه چرا نباید یه نفر باشه که من بتونم با اطمینان راه درست رو ازش بپرسم کسی که سلیقه ای جوابمو نده کسی که عاقبت همه ی کارا  

رو بدونه  

 

 تو این سردرگمی و بلاتکلیفی دارم فرو میرم  

  

پ.ن : بعضیا هم که دیشب چشمشون به دو تا خارجی افتاده بود فیلشون یاد هندستون  

کرده بود 

آخه من به تو چی بگم وقتی که  ازم میپرسی چی شده؟ چرا تو فکری؟

 من حرفامو بزنم تو میتونی کمکم کنی ؟ 

نمیتونی ....نمیتونی ..... 

چون ازم دوری   

چون این دنیا چشمتو گرفته و به هیچی دیگه هم فکر نمیکنی فقط فکر اینی که فردا  

چه جوری تو این دنیا حال کنی 

خستم از پوچی زندگی 

خستم از سوالای بی جواب 

خستم از کارای کرده و نکرده ای که نمیدونم کدومش درسته 

خستم از تو که از من دوری تو که همش لاقیدی رو به رخم میکشی و ازم میخوای  

مثل خیلیا از جمله خودت یه زندگی مسخره و بی ریشه رو ادامه بدم که آخرش  

معلوم نیست سر از ناکجا آباد درارم 

خستم از ادعا و تظاهر و حرفای بی عمل و لذتای پوچ و بی هویتی ... 

 

پ.ن:خدا فقط دلم به این خوشه که از دلم با خبری

 

نظرات 8 + ارسال نظر
hamraze_eshgh شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 05:15 ب.ظ http://www.bia2faseleha.blogsky.com

slam aji...mc ke be saitam sar zadi...e chera in harfaru mizani?donya ke be akhar narcde...zendgi haminjuriye inghad soal haye bi javab to fekre adam miad ke adam gij mishe...nemidune chikar kone...manam intoriam na fght man kheilia hastn ke intorian...ama hichks peyda nemishe javabe soal haye adamu bede...dg che mishe kard zendgi haminjriye...bayd to in in dore zamune ba koli daghdagheo hayahoyi zendgi kard....ZENDEGI YANI CHEKIDAN HAMCHU AZ NARMIYE ESHGH

علی شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 09:24 ب.ظ http://hobnob.blogsky.com

بیخیال دنیا و تموم بالا و پایینش شو و از زندگی لذت ببر.
غم به دلت راه نده که ارزششو نداره.

علی شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:23 ب.ظ http://hobnob.blogsky.com

سلام. نظرتو خوندم. جوابشم همونجا دادم.
تو وبلاگم لینکت کردم. خواستی بلینک: گــپ دوســتــانــه

علی شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:42 ب.ظ http://hobnob.blogsky.com

بازم من. سلام.
کیف میکنی چقدر فعالم!!!
جوابتو دادم. خواستی برو بخون.
راستی ممنون که لینکیندوندمی

علی شنبه 10 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 10:48 ب.ظ http://hees.blogsky.com

دوست عزیر اینا همه رسم روزگاره بسپار به خودش همه چیز درست میشه!!!!اگه دوست داشتی به نام حس زندگی لینکم کن

کارو یکشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 12:23 ق.ظ

آخه این چه حرفیه؟؟؟ چرا وایسادی یکی مثل امام زمان بیاد و راهنماییت کنه؟؟ واللا یادم نمیاد جایی خونده باشم که آهای ملت وایسید تا امام زمان بیاد و همه چی گل گلاب شه. برای همینه که زندگی پوچ می شه. کاش فقط می دونستید که زندگی خیلی خیلی قشنگه. حتی ناراحتیاش، حتی غماش، حتی نرسیدناش.

صهبانا یکشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 07:59 ق.ظ

سلام. خدا انشاءالله عمر طولانی به شما بده. این که شما اینقدر به چیزهایی که خدا دوست داره معتقد و پایبندید همون چیزی هست که حضرتش از انسان خواسته . و بیشتر از توان از هیچ انسانی طلب نمی کنه .اینکه انسان جو گیر نشه و به اطرافیان نگاه نکنه . کاری به اینکه بقیه هم سن و سال هاش چطور بی قید و بند رفتار می کنند نداشته باشه و خدا رو در نظر داشته باشه مهمه !
از آقای بهجت هم راجع به همین دغدغه شما پرسیدند و جواب این بود که " شما به اون چیزهایی که میدونید عمل کنید . واجبات روانجام بدهید و محرمات رو ترک کنید. خدا از شما قبول خواهد کرد." و آنچه را که نمی دانید به شما خواهد آموخت .
این که شما به گوهر وجودتون که خدا در شما به ودیعه اهمیت میدهیدبسیار ارزشمنده . جاودانگی آرزوی انسان های فرهیخته است و الحمد لله شما این آرزو دارید . من بعنوان برادر
بزرگتر شما برایتان دعا خواهم کرد. وانشاءالله به هرچه دوست دارید برسید.
ضمنا این دغدغه های شما اقتضای گذر از مراحل مختلف زندگی است و در بقیه عمر هم گریبان شما را خواهد گرفت . فقط با جستجو و آموختن و عمل کردن به آموخته هاست که
شما راهتان را پیدا خواهید کرد . و در این میان راه اصلی قرآن و عترت است . از آن غافل نشوید.
یک کتاب بسیار خوب خدمتتان معرفی میکنم . البته شاید خوانده باشید اما خواندن دوباره اش هم بی فایده نیست .
کتاب هنر رضایت از زندگی نوشته عباس پسندیده . که کتاب الکترونیکی آن در سایت تبیان نیز موجوده .... حتما بخوانید.
احتمالا پاسخ بسیاری از سئوالاتتان را در آن خواهید یافت.

علی اکبر یکشنبه 11 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 11:06 ب.ظ http://hamshahrijavan.blogsky.com

واااای این دختره چه دله پری داره ... فکر کنم اگه وقت داشته باشی و حال و حوصله 2 کیلیومتر برامون تو وبلاگت از دل پرت می نویسی ...

کلا از موقعی که برگشتی 100 درجه تغییر داشتی و حرفات مزه ی دیگه ای پیدا کردن ... بگو درست ببینم چت شده ؟
من رو هم سر در گم کردی تو ...
میدونم شاید نتونم کمکت کنم اما میتونم بارش رو کم کنم ..
میگی چطوری ؟
بگو تا بگم بهت ...
منتظرتم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد