اینروزا خیلی استرس و دلهره دارم
نمیدونم چیکار کنم تلاشایی که میکنمو به نتیجه نمیرسم دلهرمو بیشتر میکنه
تا میام یکم بخوابم عجیب وجودم پر از استرس میشه
کاش اون پیشم بود ...
وقتی هست یه ذره هم استرس ندارم همش آرومم... خوشحالم... احساس تنهایی
نمیکنم
اما وقتایی که نیست بیتابی میکنم ... تنهایم ... بدجوری فشار روحی دارم ....
نمیشه گفت بهش وابسته شدم و اینا نشونه ی وابستگیمه چون وقتی اون توی زندگیم
نبود هم همین حس و حال رو داشتم اما الان یکم فشارها بیشتر شده چون اون
موقع هیچکسو نداشتم اما حالا یه نفر هست و نمیتونم وجودشو انکار کنم ...
اون هست اما نیست...
کاش یه روزی برسه که همیشه باشه و من دیگه تنها نباشم
پ.ن: کاش زودتر از اینا میومدی
اگه زودتر میومدی پیشم اینهمه تو خودم نمیشکستم ...اینهمه اذیت نمیشدم....
سلام.
اینکه میگی: نمیدونم چیکار کنم تلاشایی که میکنمو به نتیجه نمیرسم دلهرمو بیشتر میکنه ، این خودش یه احساس و موج منفیه تو زندگی.
تو نباید فکرت این باشه که به نتیجه میرسی یا نمیرسی. تو باید همیشه افکار و کارهات مثبت باشه آبجی خانوم.
و اینم که میگی از وابستگی نیست بازم اشتباه میکنی. چون از وابستگیه.
این حس و حال عادیه واسه خیلیا پیش میاد.
تو هم زیاد نباید سخت بگیری قضیه رو چون امکان داره حالا حالاها به هم نپیوندید.
باید بزاری همه چیز روال عادی خودشو بگذرونه.
عجله نکن. موفق باشی
سلام
استرس هات بی مورده ... یه کم خودت باش دختر ...
salam narahat nabash...rozaye tanhayi ham tamum mishe
فقط 18 سالته ها!!!!
زودتر از اینا یعنی دیگه کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به گمانت نرسد مهر تو در این دل نیست
چونکه در قلب منی دوری تو مشکل نیست .
دلم را آهنی کردم مبادا عاشقت گردد ، ندانستم تو ای ظالم دلی آهن ربا داری .
عشق افسانه نیست آنکه عشق آفرید دیوانه نیست عشق آن نیست که در کنارش باشی عشق آن است که به یادش باشی
یکم اون سن زود نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟
من الانش 20 سالمه فکر میکنم زوده هنوز!!!!
البته بسته به نوع عشق داره ها!!!! اگه همین دوستی ساده خب بله از کودکی هم میشه
ولی عاشق واقعی ای که بخواد تا اخرش باشه به نظرم بعد 24 مدل طبیعی و واقعیش پیدا میشه
اگه خوابت اومد بیا تو چشام بخواب / اگه اشک نذاشت بیا تو قلبم بخواب اگه صدای قلبم نذاشت من میمیرم ، تو سیر بخواب . . .
دلم خوش بود تقدیرم به دست تو رقم خورده
کسی جز دست نا اهلان دل مارا نیازرده
دلم خوش بود با عشقت غم دنیا حریفم نیست
شنیدم عاقبت گفتی که عاشق مثل من کم نیست
خدایا شاهد تنهاییم باش
بین غم ها و تنها ناجی ام باش
پر پرواز من دیریست بسته
تو بگشا و در آزادیم باش
اسیر موج های تند خشمم
تو آرام دل دریاییم باش
دل خسته خریداری نداره
تو خواهان صفای ذاتی ام باش
در این آشفته بازار محبت
تو تنها شاهد ارزانیم باش
من نشانی از تو ندارم، اما نشانی ام را برای تو می نویسم: در عصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار خیابان غربت را پیدا کن و وارد کوچه پس کوچه های تنهایی شو کلبه ی غریبی ام را پیدا کن ، کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی ام! در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو! حریر غمش را کنار بزن! مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق عصاره ی انتظار پشت دیوار دردهایم نشسته