شاعرانه

خاطرات..شعر.. دل نوشته..

شاعرانه

خاطرات..شعر.. دل نوشته..

بی تو

سلام دوستای عزیزم  

 

دیروز که آپدیت نکردم واسه این بود که حرفی واسه گفتن نداشتم همه ی حرفامو تو پست قبلی نوشته بودم. 

امروز اومدم یکی دیگه از شعرام یا همون ترانه هامو واستون بذارم .  

 

 

بی تو  

 

                          بی خیال  من   شدی    ازم    گذشتی

رفتی  و  تنها  شدم   بی  تو   شکستم 

 

 

                           حالا  اینجا  غم  نشسته  توی    سینم

کاش بدونی، عزیزم  بی تو می میرم  

 

  

                       تموم زندگی من اون چشمای پاک تو بود

همه ی امید قلبم برق  تو، نگاه  تو بود  

 

 

                       رنگ چشمای قشنگت هرگز ازیادم نمیره

لحظه های باتو بودن توی یادم جا میمونه 

  

 

                       بیتو بودن یه جوری منوکرده یک دیوونه

بدون وجود سبزت زندگیم شده، ویرونه 

 

 

                        چرا رفتی بدون من یه سوال بی جوابه

چه جوری بمونم بی تو پر حس  التهابه 

 

 

                         هر چی باشه با قلب سنگیت دیگه رفتی

آرزوی دیدنت رو از وجود من گرفتی. 

  

نظرات 10 + ارسال نظر
مهدی پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:03 ب.ظ http://armageddon.blogsky.com

من هم اندازه یک ماهی در تنگ بلور
من هم اندازه یک شب گریه
من هم اندازه چشمان پر از اشک خزان
من به اندازه یک دلتنگی
من هم اندازه یک حس غریب
من به اندازه یک دلتنگی دلتنگم
من به اندازه شوق یک نگاه
که هم اندازه یک فاصله ارزش دارد
من به اندازه ان شرم نگاه
که تو را میکند از قافله دور
که تو را میراند
من به اندازه زیبایی تو دلتنگم

البته من اصلا در حدی نیستم که بخوام از شما انتقاد کنم تجربیاتم هم زیاد نیست که بخوام از اون باب نقد کنم چون ۱۸ سالمه
ولی سعی کن اهنگ و وزن شعرت رو رعایت کنی تا دلنشینتر بشه

سمیرا پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:19 ب.ظ

سلام گلکم واقعا عالی بود
فدای روح پاک و وسیعت
میبوسمت

دوست پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:21 ب.ظ

دوست من سلام
این ترانه خودت رو چند بار بخون. به نظر میاد اونقدر توش احساس به کار بردی که وزن و ردیف و قافیه یادت رفته.
شعر یعنی احساس. البته احساسی که در قالب یک سری کلمه‌ها و جمله‌های منظم- منسجم و هم‌وزن گفته شده. اگر نوشته‌هات نظم، انسجام یا وزن مناسب و متناسب رو نداشته باشه اونوقت نمی تونی اسمش رو بذاری شعر یا ترانه. به این ترانه دقت کن
رنگ چشمای نجیب تو رو آهو نداره
ماه پیش روشنی چشمای تو سو نداره
این همه گلای خوشبو اینور اونور می بینم
ولی پیش عطر تو هیچکدومش بو نداره
گل مریم مثل اسمت عاشق و مقدسی
نکنه بگیره از من تو رو دستای کسی
واژه مقدسم تو متن زندگیم بمون
فرصتی بده منم باهات بیام تا آسمون
....
حالا یه بار دیگه ترانه خودت رو بخون. مثلاً:
رنگ چشمای قشنگت هرگز ازیادم نمیره
لحظه های باتو بودن توی یادم جا میمونه
گذشته از وزنش، مطمئنا خودت هم الان متوجه شدی که نمیره با میمونه نمی تونه هم قافیه باشه.
موفق باشی

سلام نمیدونم شما چند سالتونه ولی هر چی هست تجربتون از من بیشتره نظر من این گاهی اوقات باید موقع شعر گفتن فقط به احساس توجه کرد نه قافیه ممنون

رضا پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 05:15 ب.ظ http://baleshovgh.blogsky.com

سلام
یه کم با تامل آخرین مطلب من روبخون واقعا من درست نمیگم خداییش.

مهکامه پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 07:18 ب.ظ http://www.mahkames.blogfa.com

سلام عزیزم من دیروز comment تو رو نتونستم بخونم خبر که داری
منم به خاطر وجود تو دوستی رو درک کردم عزیزم

افشین پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:46 ب.ظ http://www.hasratman.blogfa.com

کی گفته عشق با یه نگاه شروع میشه


سلام خسته نباشی امیدوارم حالت خوب باشه
من اپ کردم
بیا وبا نظرت خوشحالم کن


بدرود

دوست پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:07 ب.ظ

{{پاسخ:
سلام نمیدونم شما چند سالتونه ولی هر چی هست تجربتون از من بیشتره نظر من این گاهی اوقات باید موقع شعر گفتن فقط به احساس توجه کرد نه قافیه ممنون }}
احساسات مثل آب خالص و پاکه. وقتی این آب رو توی یک لیوان تمیز و زیبا بریزی می‌تونی بخوریش و همه از نوشیدن اون لذت می‌برن. اون لیوان در واقع قالب شعره (وزن- ردیف و قافیه) که به احساسات شما شکل میده و اون رو تبدیل میکنه به یک شعر زیبا.
اما اگر این لیوان رو حذف کنی فقط آب می مونه که تنها لحظه ریخته شدن به چشم میاد.
پس نگین که فقط باید به احساسات توجه کرد. احساس در شما وجود داره پس سعی کنین که بهش شکل زیباتری بدین. توجه داشته باشین که شعر بدون قافیه دیگه شعر نیست.
موفق باشی

بابک پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:12 ب.ظ http://babak2.blogfa.com

سلام .موفق باشید

مهران جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:25 ق.ظ http://mehran1988.blogsky.com

سلام...
مرسی که سر زدین. راسش من منتقد صریحی هستم.. با نظر برخی دوستان موافقم. درسته که در ترانه ردیف و قافیه اهمیت نداره یا کمتر اهمیت داره اما...
امادر ترانه اهنگ ، میزان هماهنگی کلمات و ویراستگی و به کار بردن درست از علائم ادبی مثل ویرگول، نقطه،و... باید در جای مناسب به کار برده بشه.. به نظر من در ترانتون فقط احساسه که وجود داره همین. نه اهنگ هست نه هماهنگی بین واژه ها و استفاده ی درست از واژه ها...
اگر برای فرض بخواهیم برای ترانتون ملودی بسازیم باید ۸۰٪ ترانه رو ویرایش کنیم...
شما به ترانه ها ی ایرج در همین وبلاگ خودم یا به ترانه های اردلان سرفراز یا هما میرافشاریا زویا زاکاریان و یا یغما گلرویی و... توجه کنی متوجه این مساله میشی.. اگه به درستی روی ترانه هات کار کنی و نه اینکه در عرض یک دقیقه ترانه بسرایی میتونی ترانه سرای خوبی باشی..
ممکنه که بگی من واسه خودم و واسه دل خودم ترانه میگم .. که من در جوابت میگم اگه واسه دله خودته چرا تو وبلاگ گذاشتی اگه نه پس به نظر خواننده های وبلاگت توجه کن تا اگه هم ترانه می گی به درستی انجام بدی...

مهکامه دوشنبه 24 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:44 ب.ظ http://www.mahkames.blogfa.com

سلام
من اومده بودم
نظر هم داده بودم
عکساتو ندیده بودم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد