شاعرانه

خاطرات..شعر.. دل نوشته..

شاعرانه

خاطرات..شعر.. دل نوشته..

شادمهر

همیشه وقتی خیلی فکرم مشغوله وقتی افکارم اذیتم میکنه ترانه گوش میدم  

همیشه عاشقه ترانه ها و صدای شادمهرم 

دیشب داشتم کلیپی که با ابی خوندرو نگاه میکردم (رویای ما) دیوونه ی صداشم  

کاش منم میتونستم مث اون باشم فک کنم از دیشب تا حالا اون کلیپ رو ۳۰ بار نگاه کردم  

من رویایی دارم رویای آزادییییییییی رویای یک رقص بیوقفه از شادییییییییی....  

آلبوم انتخابشو همیشه توو راه دانشگاه گوش میدم ... 

نمیدونم اما یه دوره ای بود که میشد منم رو صدام کار کنم میشد منم همخوان بشم میشد 

نوازنده بشم اما حیف موقعیتش از دست رفت حیف پشتیبانم رفت حیف ... 

اونم شادمهرو استاده موسیقی میدونست... 

دلم واسه دو نوازی ... همخوانی و اونهمه انگیزه و موقعیت تنگ شده کاش حداقل  

 توو یه آهنگ میشد باهات بخونم .... 

 کاش حداقل اون آهنگایی که تمرینی با هم میزدیمو میخوندیمو پاک نمیکردم....

هوای پاییزی

باز شد اول مهر باورم نمیشه دوباره درس و دانشگاه شروع شد دوباره سرمای هوا  

شروع شد دوباره یه سال جدید از زندگیم شروع شد دو روز دیگه تولدمه آخرین باری  

که واسم تولد گرفتن رو یادم نمیاد ولی آخرین باری که یادشون بود فک کنم ۶ سال 

 پیش بود... 

خب دیگه امسالم که خواستم خودم واسه خودم تولد بگیرم که به سلامتی کنسل شد  

چون وقت ندارن تشریف بیارن اینم از کم شانسی منه اشکال نداره ....  

 گاهی دیگه هیچی واسم اهمیت نداره نمیدونم چرا اما بی خیاله همه چیز میشم چون یه  

 زمانی همه چیزو جدی میگرفتم یه زمانی به همه چیز اهمیت میدادم اما هیشکس به من  

 اهمیت نداد پس من چی؟؟؟؟؟؟؟ 

مگه من از بقیه چیزی کم دارم  

حرفام شاید جالب نباشه اما حالا که بیخیال شدم و فکرمو مشغوله دیگران نمیکنم راحت ترم  اینجوری اذیت نیستم  

تنها بدیش اینه که لذت خاصی واسم وجود نداره که اینو ترجیح میدم به لذتهای لحظه ای  

و بودن لحظه ای تو....